مداد سفید..

هر کجا هستی جهادی کار کن، جهاد ادامه دارد، جنگ ادامه دارد...

مداد سفید..

هر کجا هستی جهادی کار کن، جهاد ادامه دارد، جنگ ادامه دارد...

۱۶ مطلب با موضوع «نقد» ثبت شده است

در هفته ای که گذشت،بازار استعفای سریالی وزرای دولت داغ بود. بازاری که در آن نام وزارتخانه ای کما فی السابق سرلیست سیاهه ای بود که ناکارامدی دولت معتدل را جار میزد. وزارتخانه ای که وزیرش حتی از صد فرسخی فرهنگ هم رد نشده است. آقازاده ای که در عالم دین داری، کیلومترها از پدر پیرِ مریدش عقب تر ایستاده است. آقازاده ای که بعد از انقلاب، لباس روحانیت از تن برداشته و کت و شلوار را مناسب عقایدش دیده است. وصله ای ناجور برای وزارت فرهنگ که این وزارتخانه را به مترسکی بی خاصیت تبدیل کرده که فقط ظاهرش شبیه یک متولی فرهنگی ست و نه باطن تهی از فرهنگش.
زبان از بیان تمام این بی تدبیری ها و کم فروشی های وزارت خانه ی متبوع، قاصر است، چرا که ما هرچه در این سه سال و اندی از خیانت هایش گفتیم، مصداق « یاسین در گوش خر خواندن » بود و در نهایت متهم شدیم به مشتی بی سواد و بی شناسنامه.
استعفای پی در پی وزرا که یکی پس از دیگری تقدیم دولت شد چه معنایی جز اجبار خود دولت به این کناره گیری ها را دارد؟  دولتی که عادت کرده است به قلدری، به اینکه به بهانه ی نارضایتی مردم از این وزارتخانه ها، از ایشان بخواهد محترمانه مسند وزارت را رها کرده و از محضر دولت مرخص شوند. سوال اینجاست که اگر روحیه سرهنگی حضرات دولتی بر درو کردن کابینه کار خوبی بود، پس چرا در آخرهای عمر دولت به یاد رئیس جمهور حقوق دانمان افتاده است! و کیست که نیات شوم دولتی هارا از این تغییرات نداند..
اوضاع این روزهای کشور با بازی هایی که تیم معتدل دولت به راه انداخته اند، برای ملتی که حیثیت، برایشان از نان شب مهم تر است، بسیار نگران کننده است. نگران آینده ای که دارد لا به لای زیاده خواهی ها و دروغ ها از بین میرود.
علی الدوام آنچه اتفاق افتاده است، نه عنوان « ترمیم کابینه » را دارد، بلکه حیله ای ست از هزاران مکر رئیس جمهور معتدل که خیلی وقت است انقلابی بودن را سه طلاقه کرده است. رئیس جمهوری که فقط به فکر پیروزی در انتخابات آینده است. حتی اگر این پیروزی به بهای فروختن عزت و حیثیت جمهوری اسلامی به مشتی نفوذی و پادوی استکبار تمام شود.
مداد سفید

جریان هنجار شکن اصلاح طلب از همان آغاز روی کار آمدن، با تکیه بر شعارهایی واهی روند نفوذ در مناصب سیاسی را در پیش گرفته و پس از تسخیر کرسی های مجلس ششم، دیگر پست های کلیدی کشور را نیز از آن خود کرده است. این شعار های رنگارنگ که با عناوین مختلفی همچون: فضای باز سیاسی، آزادی بیان، زنده باد مخالف من، دمکراسی و... پا به عرصه ی وجود نهاده است، از جمله ی شعار هایی ست که همواره اصلاح طلبان خود را معیار تمام عیار این واژه ها و رقیب را تندرو قلمداد میکنند.

زمانی با ژستی خاص زیباترین شعار در تاریخ سیاسی ایران را از آن خود می دانستند، در میتینگ هایشان بار ها و بار ها "زنده باد مخالف من" را تکرار میکردند، آخرش شدند همان هایی که به هم کیشان خود هم رحم نکردند!!

مرور رفتار های سیاسی جریان اصلاحات در همین چند سال گذشته نمونه هایی از عدم تحمل انتقاد در جریان مدعی آزادی بیان را به نمایش میگذارد، دیگر مشت اصلاح طلبان و حامیان آنها برای مردم باز شده و حنای شعارهایشان در پیشگاه ملت ایران رنگ باخته است، همان روزی که افشاگری صادق خرازی درباره کمک گرفتن های اصلاح طلبان از خارج از کشور را تحمل نکردند، یا رای الهه راستگو در انتخابات شورای شهر را برنتابیدند و وی را از حزب اسلامی کار اخراج کردند! و یا مصاحبه ی سجادیان، مدیر مسئول روزنامه توقیف شده کارگزاران با یکی از خبرگزاری ها درباره ی حمایت کارگزاران از کاندیدای اصلاح طلب را تحمل نکردند تا او را هم بایکوت خبری کنند..

با مرور تنها بخشی از کارنامه اصلاح طلبان در برخورد با منتقدان هم کیش، میتوان به خوبی فهمید که شعار های این جریان چقدر رنگ واقعیت به خود گرفته است!!! شعار های توخالی که حامیانشان در دانشگاه ها هم دل بدان بسته اند و تمام قد از آن دفاع میکنند.

همان روزی که در دانشگاه ها دم از آزادی بیان زدند و برای صفار هرندی لنگه کفش پرتاب کردند،یا همان روزی که از جامعه ی مدنی حرف زدند و خاتمی را هم هو کردند..انجمن های التقاطی کارشان فریاد زدن شعار هایی ست که بزرگانشان برایشان هجی میکنند، بی آنکه اشرافیتی به معنای آنها داشته باشند، فضای کنونی دانشگاه ها پر از جریانهایی ست که خودشان چیزی ندارند که با آن ابراز وجود کنند و فقط زبان گویی احزاب برباد رفته ای هستند که تنها راه نفوذشان به دانشگاه اینانند..

فعلا همین...


مداد سفید

همه برای انتخابات مجلس برنامه ریخته اند.

از یک عضو عادیِ شورای شهر تا معاون عمرانی استاندار...

بانوان هم حس حضورشان گل کرده میخواهند وارد گود شوند، بگمانم شهربانو امانی لیدرشان است...

تحلیلم این است که اصلاحات پیروز انتخابات 94 مجلس خواهد بود. حداقل در استان ما.. روی دیوار قاضی پور هم نمی شود یادگاری نوشت، تنهاست...

بگمانم مجلسی بدتر از مجلس ششم در پیش است....

همین...

 

مداد سفید

درد دلی که حدود چهار ماه پیش در دفتر الکترونیکم نوشته بودم؛ وصف حال دانشگاه ارومیه است...

"وقتی مسئولین معاونت دانشجویی دانشگاه اولویت های کاری شان را فراموش می کنند و یا اصلا اولویت ها را نمی شناسند و به جای رسیدگی به احوالات ناگوار دانشجویان خوابگاهی در جلسات رنگارنگ والبته بی ربط به حوزه ی مسئولیتشان (مثل حضور در جلسه ی استانی با محوریت شرکت های دانش بنیان) شرکت نموده و خود را فعال عرصه ی سیاسی و اجتماعی معرفی میکنند، ته اش میشود روزی که خوابگاه معلوم الوضعیتی مانند خوابگاه بنت الهدی روی سر دانشجویان بدبخت و بیچاره آوار شود و بی کفایتی مسئولین دانشجویی را فریاد بزند.

وقتی آینده ی دریاچه ی خشک شده ی ارومیه برای ریاست این دانشگاه مهمتر از آینده ی 23 هزار دانشجوی مشغول به تحصیل در این دانشگاه باشد، ته اش میشود دلزدگی و افسردگی دانشجویانی که فکر میکردند دانشگاه ارومیه مقصد همه ی آمال و آرزوهای بزرگ و کوچکشان است.

وقتی سیاست بازی و سیاست زدگی اولویت اصلی مسئولین آموزش دانشگاه می شود و برگزاری فلان جلسه در فلان روستای اطراف شهر بر آینده ی آموزشی دانشجویان محقق و پر تلاش پیشی میگیرد نتیجه اش میشود اینکه دانشگاه ارومیه از لحاظ سطح علمی پایین تر از هر دانشگاهی قرار میگیرد که اگر مسئولین امر کمی برای هویت پژوهش دلسوزی می کردند قطعا نتیجه ی عکسی به دست می آمد."

همین!!!

 

مداد سفید


در چند سال اخیر یکی از مباحث مهم و مبتلا به جامعه در یک چارچوب کلی و هدفمند، مسئله ی استفاده از کالاهای تولید داخل است. این در حالیست که تب گسترش استفاده از کالاهای خارجی در کشور همچنان در حال بالا رفتن می باشد.

بی شک فرهنگ‌سازی در مورد موضوعی خاص در میان آحاد جامعه کاری است موجد تلاش بسیار زیاد و خستگی ناپذیر، و نباید انتظار داشت که چنین امری به سرعت اتفاق بیافتد. موضوع مصرف کالای داخلی هم از این قاعده مستثنی نیست و قطعا نیاز به یک فرهنگ سازی دارد، و بایستی در رسانه‌های مختلف به فراخور حال و زبان مخاطبان گوناگون و سطوح مختلف مورد بررسی قرار گیرد.

 در شرایط کنونی ایجاد یک الگوی کاملا بومی و دینی اقتصادی که وابستگی‌های ما را به اقتصاد بیرونی تا حد زیادی کاهش دهد و به جامعه کمک کند تا عین ارتباط با بیرون در مورد نیاز‌های اساسی خویش کاملا متکی به خود باشد، مسئله ای ضروری است.

باید اعتراف کرد که هم در بخش واردات کالا به کشور از مدیریت و نظارت قوی و خوبی برخوردار نیستیم و  هم در حوزه ی تولید بسیار ضعیف عمل کرده ایم، شاید بررسی این مسئله در رسانه های مختلف بویژه رسانه ی ملی نقطه‌ی آغاز و عزیمت خوبی برای این امر مهم باشد.

پر واضح است که مردم حق استفاده از کالای باکیفیت را دارند، ولی برای مقاوم سازی اقتصاد، ترجیحاً باید کالای ساخت داخل را مصرف کنند و این امر نیازمند تحکیم نگاه علمی است، به نحوی که دست اندرکاران عرصه تولید، دولت و دانشگاه ها بایستی حلقه ارتباط و تعامل پایداری را با یکدیگر برای رسیدن به این مهم داشته باشند.

خرید کالای تولید داخل توسط مصرف کنندگان ایرانی سبب میشود تا تولیدکنندگان نیز در پیاده سازی اقتصاد مقاومتی به ایفای نقش بپردازند، در واقع در این صورت چه تولیدکننده‌ی ایرانی و چه مصرف‌کننده‌ی ایرانی هر دو، در مسیر رشد و توسعه‌ی اقتصادی کشور گام برمی‌دارند و قطعا ترجیح مصرف کالاهای داخلی بر مشابه خارجیِ آن، این سیگنال را به تولیدکنندگان داخلی می‌دهد که محصول تولیدی آنها از رغبت بیش‌تری در نزد مردم برخوردار است. لذا مصرف تولیدات داخلی به معنای فروش بیش‌تر تولیدکنندگان اجناس داخلی می شود و به تبع آن  رقابت در میان تولید کنندگان برای تولید کالای مرغوب تر افزایش می یابد.

اما ترجیح تولید بر واردات و خرید کالای داخلی مساله مهمی است که در بسیاری موارد با موانع فرهنگی روبروست، اینکه چطور باید این موانع را رفع کرد جز با همت و تلاش مسئولین امر و البته عموم مردم به دست نخواهد آمد ، متاسفانه در شرایط کنونی، کشور درگیر یک جنگ فرهنگی در رابطه با مصرف برند های خارجی است، مصرف کنندگان ایرانی اندک تمایلی به خرید اجناس تولید داخل از خود نشان نمی دهند و این مسئله در ذهن همگان نقش بسته است که کالای تولید خارج تحت هر شرایطی از کالای ایرانی مرغوب تر و باکیفیت تر است. تغییر این فرهنگ غلط و تغییر نگرش مردم نسبت به خرید کالای داخلی جز با همکاری و برنامه ریزی مسئولان فرهنگی و رسانه ها به دست نخواهد آمد. مصرف کنندگان نیز باید بدانند که اگر در خرید اجناس ایرانی کوتاهی کنند مسئله ی مقاوم سازی اقتصاد و به تبع آن استقلال سیاسی و اجتماعی برای کشور محقق نخواهد شد.

این یادداشت برای سایت نسل برهان نوشته شده است. nasleborhan.ir

مداد سفید