مداد سفید..

هر کجا هستی جهادی کار کن، جهاد ادامه دارد، جنگ ادامه دارد...

مداد سفید..

هر کجا هستی جهادی کار کن، جهاد ادامه دارد، جنگ ادامه دارد...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سید علی» ثبت شده است


وقتی تجمع بزرگ غیرتی های مشهد را برای مذاکرات نگاه میکنم یا وقتی بچه های دانشگاه شیراز را که به عشق مقتدایمان سید علی در برابر همه ی ناملایمات سینه سپر کرده اند می بینم، به این فکر میکنم که ای کاش من همه بودم، همه ی شهر... آن وقت با همه ی شهر فریاد میزدم... بعضی وقت ها به حال این رفقایمان حسودی میکنم. همه ی مشهدی ها، همه ی غیرتی ها...

دنیا را دارد آب میبرد، و شاید خیلی از ما مدعیان خط روح الله را خواب....

مقتدایمان سید علی را تنها یافتم، تنهای تنهاست، سخت است دردی را بفهمی ولی ندانی که برای درمانش باید کجای پازل بنشینی و تکمیلش کنی، خیلی ها هم  هستند که اصلا نمیدانند پازل چیست... همه ی مردم، دین را دارند، اما درد دین را نه... شاید به عدد انگشتان دست هم نرسد دردمند دین...

خانواده ها مذهبی هستند ولی سیاست را برنمی تابند، رهبری را قبول دارند ولی برای حرف هایش تره هم خورد نمیکنند. از آینده نگرانند ولی در بزنگاه ها جاخالی میدهند. اوضاع قمر در عقربی داریم در این مملکت. ولی باز به غیرت این غیرتی ها که دلخوش خنک شده اند برای ما و البته خودشان!

امشب شب میلاد سراسر نور است، نوری که نمیخواهیم ظاهر باشد، که اگر میخواستیم می آمد. فقط باید هر سال بنشینیم این روز را به همدیگر تبریک بگوییم. میلاد سراسر نور مبارک.

همین..

مداد سفید